خواهر زن: کسی که خواهرش را میزند ... عطسه : راس ساعت سه فروتن : آمپول سرباز : بی حجاب بیناموس : موشی که از قدرت بینایی بالایی برخوردار است We Are : به ویار زنان در دوران بارداری گویند Hello Honey : جهنم و عزیزم! کوفت و عزیزم! سیتوپلاسم : (بندری) به خاطر تو پلاس و علافم آنکارا : منظور آن کارهای بد است مملکت : گربه مملی عرض اندام : پهنای شکم را گویند Histogram : شما (دوست) گرامی، خفه شو! Al Pacino : همه پاهاتووون رو ورچینین ازون برون : خارج از جو زمین سوگند : خیلی افتضاح باقرخان : خواننده ای که در هنگام خواندن قر می دهد Injury : اینجوری Eminem : به لهجه اصفهانی، امین هستم کدخدا : کسی که به برنامهٔ اتوکد تسلط دارد Rosemary’s Baby : کودکی که دچار روزمرگی شده است کادو : برادر دوم
مرد جوانی نزد پدر خود رفت و به او گفت : - می خواهم ازدواج کنم . پدر خوشحال شد و پرسید : - نام دختر چیست ؟ مرد جوان گفت : - نامش سامانتا است و در محله ما زندگی می کند . پدر ناراحت شد . صورت در هم کشید و گفت : - من متاسفم به جهت این حرف که می زنم . اما تو نمی توانی با این دختر ازدواج کنی چون او خواهر توست . خواهش می کنم از این موضوع چیزی به مادرت نگو . مرد جوان نام سه دختر دیگر را آورد ولی جواب پدر برای هر کدام از آنها همین بود . با ناراحتی نزد مادر خود رفت و گفت : - مادر من می خواهم ازدواج کنم اما نام هر دختری را می آورم پدر می گوید که او خواهر توست ! و نباید به تو بگویم . مادرش لبخند زد و گفت : - نگران نباش پسرم . تو با هریک از این دخترها که خواستی می توانی ازدواج کنی . چون تو پسر او نیستی . . . !
10 – خدا نگران بود که آدم در باغ عدن گم بشه چون اهل پرسیدن آدرس نبود. 9 – خدا میدونست یه روزی آدم نیاز داره یک کسی کنترل تلویزیون رو بهش بده. 8- خدا میدونست که آدم هیچ وقت خودش وقت دکتر نمیگیره! 7 – خدا میدونست اگه برگ انجیر آدم تموم بشه، هیچ وقت خودش برای خودش یکی دیگه نمیخره. … 6 – خدا میدونست كه آدم يادش ميره آشغالا رو بيرون ببره 5 – خدا مي خواست آدم بارور و تكثير شود ، اما خدا میدونست كه آدم تحمل درد زايمان رو نداره 4 – خدا میدونست كه مانند يك باغبون ، آدم براي پيدا كردن ابزارهاش نياز به كمك داره 3 - خدا میدونست كه آدم به كسي براي مقصر دونستش براي موضوع سيب يا هر چيز ديگري نياز داره 2 – همونطور كه در انجيل آمد ه است : براي يك مرد خوب نيست تنها بماند و سرانجام دليل شماره يك 1 – خدا به آدم نگاه كرد و گفت : من بهتر از اين هم مي تونم خلق كنم ….
جمعه 4 فروردين 1391برچسب:مرد,ایران,اسلام,دین,زن,همسر,چند همسری,تک همسری, :: 22:3 :: نويسنده : مهگامه
ازدواج مسلم: ازدواج اول که حق مسلم هر مردی است.
جمعه 4 فروردين 1391برچسب:خلاقیت با لوازم بی مصرف,لوازم بی مصرف,تصویر,عکس,تصاویر,جالب, :: 4:35 :: نويسنده : مهگامه
به این لینک تشریف ببرید!
جمعه 4 فروردين 1391برچسب:نقاشی های زیبا با مداد,خلاقیت,زیبا,مداد,هنر,هنرنمایی,تصویر,تصاویر,عکس, :: 4:33 :: نويسنده : مهگامه
به این لینک تشریف ببرید:
جمعه 4 فروردين 1391برچسب:خلاقیت,هنر,هنرنمایی,عکس,تصویر,تصاویر,چهره,جالب,دست, :: 4:28 :: نويسنده : مهگامه
این لینک: بفرمایید به این لینک: به این لینک تشریف ببرین به این لینک تشریف ببرین حیف که فاحشه ی مغزی بودن بی اهمیت تر از فاحشه تنی است
سه شنبه 1 فروردين 1391برچسب:دختر بچه,گل فروش,آدامس فروش,دست فروش,متن,زیبا,جگر,کوچولو,نازنین,کتک,روح,گل,عصبانیت,خشم,پرخاش, :: 17:31 :: نويسنده : مهگامه
پشت چراغ قرمز تو ماشین داشتم با تلفن حرف میزدم و برای طرفم شاخ و شونه میکشیدم که نابودت میکنم ! به زمینو زمان میکوبمت تا بفهمی با کی در افتادی! زور ندیدی که اینجوری پول مردم رو بالا میکشی و... خلاصه فریاد میزدم که دیدم یه دختر بچه یه دسته گل دستش بود و چون قدش به پنجره ی ماشین نمی رسید هی می پرید بالا و میگفت آقا گل! آقا این گل رو بگیرید... منم در کمال قدرت و صلابت و در عین حال عصبانیت داشتم داد میزدم و هی هیچی نمیگفتم به این بچه ی مزاحم! اما دخترک سمج اینقد بالا پایین پرید که دیگه کاسه ی صبرم لبریز شد و سرمو آوردم از پنجره بیرون و با فریاد گفتم: بچه برو پی کارت! من گل نمیخرم! چرا اینقد پر رویی! شماها کی میخواین یاد بگیرین مزاحم دیگران نشین و ... دخترک ترسید و کمی عقب رفت! رنگش پریده بود! وقتی چشماشو دیدم ناخودآگاه ساکت شدم! نفهمیدم چرا یک دفعه زبونم بند اومد! البته جواب این سوالو چند ثانیه بعد فهمیدم! ساکت که شدم و دست از قدرت نمایی که برداشتم، اومد جلو و با ترس گفت:
دیگه نمی شنیدم! خدایا! چه کردی با من! این فرشته ی کوچولو چی میگه؟! حالا علت سکوت ناگهانیمو فهمیده بودم! کشیده ای که دخترک با نگاه مهربونش بهم زده بود، توان بیان رو ازم گرفته بود! و حالا با حرفاش داشت خورده های غرور بی ارزشمو زیر پاهاش له میکرد! یه صدایی در درونم ملتمسانه میگفت: رحم کن کوچولو! آدم از همه ی قدرتش که برای زدن یک نفر استفاده نمیکنه! ... اما دریغ از توان و نای سخن گفتن! تا اومدم چیزی بگم، فرشته ی کوچولو، بی ادعا و سبکبال ازم دور شد! اون حتی بهم آدامس هم نفروخت! هنوز رد سیلی پر قدرتی که بهم زد روی قلبمه! چه قدرتمند بود! همیشه مواظب باشید با کی درگیر میشید! ممکنه خیلی قوی باشه و بد جور کتک بخورید که حتی نتونید دیگه به این سادگیها روبراه بشین...
سه شنبه 1 فروردين 1391برچسب:جبهه,غلامعلی سفر علی,جانباز,تحمیلی,نابینا,کور,فداکاری,فراموش,محرومان,فقر,محروم,بنیاد,خبرگزاری مهر, :: 16:45 :: نويسنده : مهگامه
چقدر من و تو فراموش کاریم! چقدر قدر نشناسیم! چه زود خاطره فداکاریها و ایثارگریهای افراد از ذهن ضعیفمان پاک می شود... حمام متروکه ای در ورامین، روستای عباس آباد، انتهای روستا، محل زندگی غلامعلی صفرعلی جانباز نابینای جنگ تحمیلی است. وی سابقه 210 روز حضور در جبهه دارد و اکنون... اگر روستاییان غذایی به او ندهند شاید از گرسنگی جانش را از دست بدهد. کجایند داعیه داران حمایت از محرومان؟! این بنیاد امور شاهد و ایثارگر هنوز هم پابرجاست؟! اگر هست، چطور می تواند به چشم های بی فروغ این بزرگمرد نگاه کند و باز هم سر پا بماند؟! افسوس که در این زمانه هزار رو، هرکس دردش را فریاد کرد و آوای ادعاهایش گوش فلک را کر کرد، به نانی و نوایی رسید؛ و آنکس که مردانه صبوری پیشه کرد و دم نزد، از یادها فراموش شد و سهمی از زندگی نصیبش نگشت... منبع عکسها: خبرگزاری مهر
سه شنبه 1 فروردين 1391برچسب:خطای دید,عکس,تصویر,تصاویر,خطا,چشم,خطای چشم,جالب, :: 15:34 :: نويسنده : مهگامه
تا الان به این فکر کردید که گاهی چشم ها هم انسان را به اشتباه می اندازند؟ با دیدن تصاویر زیر حتما به این نتیجه خواهید رسید ...
مراقب باشید سرتان گیج نرود ! این عکس چه احساسی را به شما منتقل می کند ؟ به مرکز گل نگاه کنید و سرتونو عقب و جلو ببرید آیا احساس نمی کنید گل بزرگتر می شود؟ با جلو و عقب بردن سرتان چرخیدن حلقه ها را کنترل کنید ! باورتان می شود که خطوط عمودی همه با هم موازی باشند؟! و این هم یک مونالیزای متفاوت. به این عکس که نگاه کنید احساس می کنین چشماتون مشکل داره! به این تصویر نگاه کنید و چشماتونو حرکت بدید. شبیه پارچه ای میشه که با باد بالا و پایین میشه. این آجرا چرا تکون میخورن ؟! به این مارها نگاه کنید و چشماتونو یه خورده حرکت بدین. حرکت می کنند نه ؟! در محل تقاطع مربع های تصویر زیر تنها دایره های سفید وجود دارند. این شکل از سمت راست شامل چند تا مستطیل هست ؟ حالا از سمت چپ بشمارید ... آیا در تصویر زیر دایره ای می بینید؟ با نگاه اول مطلقا شما هیچ دایره ای نخواهید دید اما باید بدانید که 16 دایره در این تصویر وجود دارد ؛ پس با دقت بیشتر به فاصله بین هر دو مکعب ها نگاه کنید… در بین هر دو مکعب یک دایره وجود دارد که مجموعا 16 دایره میشود. این یک تصویر جالب است ! فقط کافیه یه مقدار چشماتونو حرکت بدین. این چنین شکل هندسی رو چه جوری میشه توجیه کرد؟ به پاهای این دو نفر توجه کنید. پاهای این دو مرد دقیقا کجاست؟ متوجه این نوع خطای دید میشوید! این تصویر چه سوژه ای را نشان می دهد؟ به دایـره میانی خیره شوید پس از چندین ثانیه خواهید دید که به تدریج سایه های اطراف ناپدید خواهند شد ! تصویر زیر دقت کنید. آیا می توانید نقاط سیاه موجود در تقاطعات نوار های سفید را بشمارید؟!
. . . . همان طور که متوجه شدید هیچ نقطه ی سیاهی وجود ندارد و این خطای دید شماست! حالا نگاهتان را روی تصویر زیر حرکت دهید، نظرتان راجع به این ستاره دریایی چرخان چیست؟
. . . . بله، این تصویر هم ثابت است و در واقع این ستاره دریایی متحرک نیست و این خطای پردازش مغز شماست!
![]() |